نیلوفر نیک‌بنیاد: شاید اسم «فاطمه سرمشقی» شما را یاد سه‌گانه‌ی «دوغدو» بیندازد یا یاد داستان‌هایی که در هفته‌نامه‌ی دوچرخه از او خوانده‌اید، اما او کتاب‌های زیادی برای کودکان و نوجوانان نوشته است.

همیشه دنبال نشانه‌هایی از فانتزی هستم

«راز نقاشی‌های مانی»، «وقتی مهربانی به صورتت چنگ می‌زند»، «ققنوس همین‌جاست» و «سیمرغ پدربزرگ من بود»، برخی از آثار او برای گروه سنی نوجوان است که جوایزی هم به‌دست آورده، از جمله کتاب سیمرغ پدربزرگ من بود که برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال رشد شده است. به‌سراغ او رفتیم تا کمی درباره‌ی ادبیات کودک و نوجوان و کارهای تازه‌اش گپ بزنیم.

نوشتن رمان را بیشتر دوست دارید یا داستان کوتاه؟ خودتان کدام را بیشتر میخوانید؟

راستش این‌روزها خیلی به این موضوع فکر میکنم. من هم رمان میخوانم و هم داستان کوتاه. خواندن هردو را به یک اندازه دوست دارم و فکر میکنم همانطور که لذت خواندن یک رمان با داستان کوتاه متفاوت است، لذت نوشتنشان هم فرق میکند. وقتی رمان مینویسم، زمان  بیش‌تری را با شخصیتهای داستانهایم سپری میکنم و آنها را بیش‌تر و بهتر میشناسم و گاه رابطه‌مان آنقدر صمیمی و دوستانه میشود که دلم نمیخواهد رمان تمام بشود. شاید باورتان نشود، اما وقتی رمان «ققنوس همین‌جاست» را تمام کردم صفحهی آخر که برایم حکم خداحافظی با «سودابه» و «ماهتیسا» را داشت، گریه کردم. اما داستان کوتاه فرق میکند. هیچ‌وقت این صمیمیت و دوستی و به‌طور کلی فرو رفتن در فضای داستان به عمق رمان نمیرسد، البته آن هم شیرینی خاص خود را دارد. مثل دوستیهای کوتاه میماند که با این که مدتشان کوتاه است، اما تأثیر بسیاری دارند.

به‌نظر من واقعاً جای داستان کوتاه در ادبیات نوجوان امروز خالی است. نوجوان بایدبتواند بازتاب تازهترین رویدادهای اجتماعی را در ادبیات مخصوص خود ببیند.

بین آثار فانتزی و واقعگرا کدام را ترجیح میدهید؟

من همیشه طرفدار پر و پا قرص فانتزی بوده و هستم. حتی در دنیای واقعی هم همیشه دنبال نشانههایی از فانتزی هستم و ترجیح میدهم بیش‌تر به بخشهای فانتزی دنیای واقعی توجه کنم. از نظر من فانتزی و دنیای واقعی را نمیتوان کاملاً از هم جدا کرد. واقعیت حتی در واقعیترین و جدیترین قسمتهایش هم رنگ و بویی از فانتزی دارد و برعکس! هیچ جهان فانتزیای نیست که رگههایی از واقعیت در آن نباشد. اما به طور کلی آثاری که بخشهای فانتزی پررنگتری دارند من را بیش‌تر جذب میکنند. همهی ما دنیای واقعی را زندگی میکنیم و بخشهایی از آن را جلوی چشممان میبینیم. ادبیات قرار است کمکمان کند آن بخشهای کشف نشده و نادیدنی را ببینیم و دنیای فانتزی پر است از چیزهای کشف نشدهای که منتظر کشف‌شدن هستند.

فکر میکنید چرا نوجوانها به آثار ترجمه تمایل بیشتری دارند؟

شخصیت‌ها در رمانهای خارجی جذابتر و پختهتر هستند و نویسندگان غربی، روایت را بهتر میشناسند. البته این به‌معنای خرده‌گرفتن به رمانهای ایرانی نیست. چراکه رمان و به‌ویژه رمان نوجوان در ایران سابقهی کم‌تری دارد و هنوز مسیر درازی پیش رو دارد.

در حال حاضر مشغول نوشتن چه اثری هستید یا چه اثری در دست انتشار دارید که وعدهی چاپش را به نوجوانها بدهیم؟

سال میلادی گذشته، سال جهانی سهروردی بود. به همین مناسبت رمانی براساس باورها و آموزههای سهروردی نوشتم با نام «ادریس و مترسکهای تاریکُلا» که به زودی از سوی نشرثالث منتشر خواهد شد.

این‌روزها هم در حال نوشتن رمانی با نام «هفتهی برفی افرا و ملکهی نابینای قلعهی پاچنار» هستم که به‌طور غیرمستقیم به مشکلات کودکان معلول میپردازد و آزارهایی که از سوی دیگران میبینند. این رمان به احتمال زیاد در انتشارات قدیانی به‌چاپ خواهد رسید.

شما هم برای کودکان مینویسید هم نوجوانان. نوشتن برای کدام را بیشتر دوست دارید؟

سؤال بسیار سختی است. مثل این میماند که از مادری بپرسید کودکت را بیش‌تر دوست داری یا نوجوانت را؟ نوشتن برای کودکان و نوجوانان، هردو برای من لذت بخشاست. نوشتن برای کودکان برخلاف تصوری که خیلیها دارند، از نوشتن برای نوجوانان و حتی بزرگ‌سالان سختتر است. باید روی تک‌تک کلماتی که مینویسی فکر کنی و سعی کنی سادهترین و در عین حال زیباترین و مناسبترین آنها را برای بیان چیزی که میخواهی بگویی انتخاب کنی. اولین کتاب کودک من همان سال به‌دنیا آمدن دخترم به‌چاپ رسید و این سالها من همیشه در کنار او نوشتم. او زندگی را تجربه میکرد و من نوشتن تجربههای او را تجربه میکردم. حالا «مهرآیین» نوجوان است و من از نزدیک با دغدغهها و فکرها و مشکلات یک نوجوان رودررو هستم و برای همین بیش‌تر ایدهها و فکرهایی که به ذهنم میرسند نوجوانانه هستند.

چه آرزوی ادبیاتی یا غیرادبیاتیای دارید؟

برای یک ادبیاتی، هیچ‌چیز غیرادبیاتیای وجود ندارد؛ آن هم آرزو که تنها کلمهاش بخش بزرگی از ادبیات را در بر دارد. من اگر نقاش بودم، در جواب این سؤال کبوتری را نقاشی میکردم که برگ زیتونی به منقار دارد و با بالهای بازش تمام دنیا را در آغوش گرفته است. دلم میخواهد دنیا پر از «تیستو»هایی شود که با نوک انگشتهایشان تمام جنگها را گلباران کنند. آرزوی دنیایی بدون مریضی، بدون ویروس و مهمتر از آن بدون جنگ را دارم. دنیایی که کودکانش همیشه لبخند به لب داشته باشند و هرکودکی کبوتری در دل داشته باشد و جهان بوی زیتون بدهد.

بهیاد ماندنیترین کتابی که در نوجوانی خواندید چه بود؟

جواب به این سؤال کمی دل‌تنگم میکند. نوجوانی من در کتاب‌خانه‌ی بزرگ پدرم میگذشت. کتاب‌خانهای پر از کتابهای مذهبی، تاریخی و کتابهای کلاسیک. نویسندهی مورد علاقه‌ی من آن روزها «جلال آل‌احمد» بود. یادم است اول راهنمایی که بودم «مدیر مدرسه» را خواندم. کتاب «کویر» دکتر «علی شریعتی» هم همه‌جا همراهم بود و همان سالها چندبار خواندمش و همین‌طور «گفت‌وگوهای تنهایی»اش را.

خواندن رمان نوجوان را خیلی دیر شروع کردم. بعد از دوران دانشگاه. اما اگر بخواهم یک رمان نوجوان نام ببرم که به‌نظرم بسیار تأثیرگذار و جذاب است، رمان «عروس دریایی» را انتخاب می‌کنم، نوشته‌ی «الی بنجامین» و با ترجمه‌ی «کیوان عبیدی‌آشتیانی» که به‌نظرم خواندنش در هرسنی خالی از لطف نیست.

ناخنکــ کتاب

شانه‌ی راستش را می‌دهد عقب، دستش را می‌برد پشتش و آن‌قدر روی کمرش می‌کشد تا نوک انگشتانش به سر زیپ می‌رسد. نفسش را حبس می‌کند و با انگشت شست و اشاره زیپ را کمی بالا می‌کشد. زیپ تا وسط کمرش که می‌رسد صدای در بلند می‌شود. پدر یک بار دیگر به در می‌زند و می‌پرسد: «هنوز نپوشیدی؟» ماهتیسا خودش را در آینه می‌بیند. پیراهن درست قالب تنش است. با لباس سیندرلایی که توی کارتون‌ها دیده مو نمی‌زند. همان تورها، پف‌ها، چین‌ها و اکلیل‌ها. حتی ان نگین بزرگ وسط سینه را هم دارد که آدم اولش ممکن است فکر کند گردنبند است.

ماهتیسا در آینه به خودش لبخند می‌زند و پف‌های سرشانه و چین‌های دامنش را درست می‌کند. هربار که می‌خواست لباس بخرد چقدر به مادر اصرار می‌کرد حتماً آستین پفی باشد. مادر می‌گفت: «بگذار بزرگ‌تر که شدی آستین پفی هم برایت می‌خرم. الآن صورتت توی پف‌ها گم می‌شود.» و جوری ماهتیسا را بغل می‌کرد که صورتش بین بازوهایش گم می‌شد و دماغش پر می‌شد از عطر کرم نیوِآ و صابون نخل که مادر همیشه بوی ان‌ها را می‌داد...

بخشی از کتاب

ققنوس همینجاست

نویسنده: فاطمه سرمشقی

ناشر: انتشارات پیدایش

تلفن: ۰۲۱۶۶۴۸۱۱۷۷

قیمت: ۲۷هزار تومان

کد خبر 541816

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha